نسبت جنسي
نسبت (Proportion) در لغت بهمعنای سهم است و در اصطلاح کمیت نسبی یک عدد را به عدد دیگر نشان میدهد.[1]
نسبت جنسی (Sex Rashio)، نیز یک اصطلاح جمعیتشناسی است که، عبارت است از
تعداد مرد در برابر هر صد نفر زن، که برحسب سن و گروههای سنّی محاسبه
میشود:
نسبت جنسی در بدو تولد
نسبت موالید پسر به موالید دختر نسبت جنسی در بدو تولد نامیده میشود:[2]
جمعیت
از افراد جنس مرد و جنس زن تشکیل میشود. معمولا در هنگام تولد، نسبت
موالید پسر به دختر مساوی 05/1 است. به این عبارت که در مقابل 100 تولد
دختر، 105 تولد پسر وقوع مییابد. لیکن نسبت موالید دو جنس همیشه مساوی
05/1 نیست و تفاوتهایی در زمان و مکان از این لحاظ به چشم میخورد.
ضریب تأنیث یا نسبت دخترزایی
این شاخص از تقسیم موالید دختر بر تعداد کل موالید (دختر و پسر) بهدست میآید؛ بهبیان دیگر:
بهجهت
اینکه در بدو تولد، در مقابل هر 100 نفر نوزاد دختر، 105 نفر نوزاد پسر
بهدنیا میآید؛ بنابراین میتوانیم احتمال دخترزایی یا ضریب تأنیث را
اینچنین محاسبه نماییم:[3]
از
نسبت دخترزایی که یک ضریب ثابت است در محاسبات مربوط به باروری و بهویژه
در محاسبه نرخ خالص و ناخالص تجدید نسل استفاده مینماییم.[4]
نسبت پسرزایی
نسبت پسرزایی برابر خواهد بود با:
جمع این دو نسبت با توجه به قانون آمار (جمع دو احتمال متضاد برابر واحد میباشد) مساوی یک خواهد بود یعنی:[5]
نسبت جنسی ویژه
نسبت جنسی را میتوان جداگانه برای سنین و یا گروههای سنی مختلف محاسبه نمود که در این حالت موسوم به نسبتهای جنسی ویژه میشوند.[6]
به
این ترتیب که تعداد افراد مرد هر سن را به تعداد زنان همان سن یا گروه سنی
تقسیم مینمایند. به این ترتیب نسبت جنسی کل جمعیّت مساوی حاصل تقسیم کل
مردان به کل زنان جمعیت است.[7]
علل تغییر نسبت جنسی
بسیار
جالب توجه است که تغییرات نسبت جنسی از هنگام تولد تا سنین آخر بررسی و
عوامل مؤثر بر آن شناسایی شود. چون آگاهی بر این عوامل جمعیتشناس را یاری
میکند که در تحلیل و بررسی کاهش یا افزایش نسبت جنسی یک منطقه و یا حتی در
سنین مختلف، نگرشی جامع و دقیق داشته باشند.
با
توجه به آنکه هنگام تولد، تعداد معینی پسر در مقابل 100 دختر بهدنیا
میآید (105) لذا تأثیر باروری زنان تا حدود زیادی در این مورد منتفی است.
یعنی نمیتوان گفت که در یک منطقه، نسبت جنسی به هنگام تولد به 100 یا 110
میرسد چراکه گفتیم این نسبت در مناطق مختلف و حتی کشورهای گوناگون به حدود
105 بالغ میشود. پس عوامل مهم دیگر را باید در این خصوص دخیل دانست.[8]
بیش
از هر عامل دیگری معمولا مرگومیر تأثیرات تعیینکنندهای بر روی شاخص
نسبت جنسی دارد. مطالعات مختلف نشان داده است که در شرایط مساوی بنا به علل
زیستشناختی و ... مقاومت زنان در مقابل بیماریها و شداید زندگی بیشتر از
مردان است. بههمین دلیل طول عمر آنها نیز بهطور متوسط بیشتر از مردان
است. در تحلیل این وضعیت میتوان گفت که سطح بهداشت، نوع اشتغال و چگونگی
باروری زنان از عوامل مهم در تغییرات مربوط به نسبت جنسی در جمعیتهای بسته
(جمعیّتهای برکنار از مهاجرت) است. در سطوح بهداشت و طول عمر بالاتر، که
معمولا با سطح باروری پایینتری نیز همراه است، احتمال بقای زنان و درنتیجه
نسبت جنسی با بالا رفتن سن رو به کاهش میگذارد. در مقابل، در جمعیتهایی
که باروری آنها قویتر و سطح بهداشت و طول عمر پایینتر باشد مرگومیرهای
شدید دوران زایمان باعث کاهش تعداد زنان و درنتیجه افزایش نسبت جنسی
میشوند.[9]
جنگهای
بزرگ معمولا نسبت جنسی را بهعلت مرگومیر بیشتر و قابل ملاحظه مردان،
پایین میآورد. همینطور جمعیتهایی که مردان سهم بیشتری از مهاجرین را
بهخود اختصاص میدهند از نسبت جنسی بالاتری برخوردارند.[10]
تأثیر جنگهای بزرگ، بر نسبت جنسی نسل صدمهخورده را میتوان طی دهههای
بعد مشاهده نمود. بهعنوان مثال، در آلمان غربی بر مبنای سرشماری سال
1946 نسبت جنسی در گروه سنی 39-20 ساله معادل 63 مرد در مقابل 100 زن بوده
است.[11]
نسبت جنسی در کشورهای جهان سوم
بنا
بهگفته صمد کلانتری، نسبت جنسی در برخی از کشورهای جهان سوم حکایت از
برتری عددی مردان در برابر زنان مینمایند. از نظر او، هرچند علل فزونی
شمار مردان بر تعداد زنان را بهطور قطعی و علمی نمیتوان تفسیر نمود، ولی
با این وجود، نکات زیر را در این زمینه میتوان لحاظ کرد:
1)
اولین موضوعی که بهطور طبیعی بهنظر میآید، این است که صحت و درستی
ارقام و آمارهای موجود این قبیل کشورها را مورد شک و تردید قرار دهیم. زیرا
در ممالکی که تعداد بیسوادان، رقم قابل ملاحظهای را نشان میدهد و میزان
روستانشینی نیز در سطحی بالاست، آمارهای مربوط به پدیدههای جمعیتی،
کنترلناپذیر بوده و در پارهای موارد مقرون به حقیقت نمیباشد.
2)
در کشورهای فقیر که با مسئله گرسنگی مزمن، بیسوادی، بهداشت نامناسب و
بسیاری از مشکلات دیگر مواجهاند، میزان مرگومیر زنان مخصوصاً در هنگام
زایمان قابل ملاحظه است.
3)
برخی عقیده دارند، تولد دختر یا پسر، جنبه موروثی دارد. بعضی نیز بر این
باورند که اختلاف سنّی زیاد بین زن و شوهر، موجب بالا رفتن تعداد نوزادان
پسر میگردد. یعنی هراندازه اختلاف سنی زن و شوهر زیاد باشد، نسبت پسرزایی
بهمیزان قابل ملاحظهای بالا خواهد رفت.[12]
[1] . کلانتری، صمد؛ روشهای مقدماتی تحلیل جمعیت، تهران، مانی، 1375، ص36.
[2] . همان، ص24.
[3] . کلانتری، صمد؛ مبانی جمعیتشناسی، چاپ اول، تهران، مانی، 1375، ص25.
[4] . همان، ص25.
[5] . همان.
[6] . کاظمیپور، شهلا؛ روشهای مقدماتی تحلیل جمعیت، تهران، دانشگاه پیام نور، 1371، ص13.
[7] . امانی، مهدی؛ مبانی جمعیتشناسی،چاپ دوم، تهران، پیام، 1367، ص10.
[8]. تمنا، سعید؛ مبانی جمعیتشناسی، تهران، دانشگاه پیام نور، 1380، ص100.
[9]. همان، ص101.
[10]. کاظمیپور، شهلا؛ پیشین، ص13.
[11]. همان، ص14.
[12] . کلانتری، صمد؛ مبانی جمعیتشناسی، ص27.
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم آبان ۱۳۹۱ ساعت 18:12 توسط میثم جوانمیری
|