نهاد اجتماعی Social Institution
نهاد اجتماعی شیوههای فعالیت اجتماعی است كه اكثریت اعضای یك جامعه معین از آنها پیروی میكنند.
همه شیوههای رفتار نهادها به وسیله ضمانتهای اجرایی نیرومند، حمایت
میشوند. از آنجایی كه نهادها تشكیل دهندۀ شالوده جوامعاند شیوههای ثابت
رفتار را، كه در طول زمان پایدار هستند، عرضه میكنند. در یك تعریف
دقیقتر جامعهشناسان معتقدند: نهادها فرمهای استحكام یافتهای از رفتارها
هستند كه در كنترل اجتماعی و نیازهای بنیادین اجتماعی به كار گرفته
میشوند. همچنین تركیبی هستند از مدلهای رفتاری برای برآوردن نیازهای
اساسی گروه و یا تركیبی از مدلهای فرهنگی كه نقش اصلی را در روابط اجتماعی
ایفا میكنند. بنابراین نهادهای اجتماعی فرمهای استقرار یافتهای هستند
كه بر فرد تقدم زمانی دارند و گاهی انسانها حتی از اصل آنها
بیاطلاعاند، بدین معنی كه نهادها در روند تكاملی جامعه پدیدار گشته و
ساخته و پرداخته جامعه هسنتد.
انواع نهادها:
1- نهادهای اصلی یا نخستین؛
كه برای رفع حاجتهای حیاتی انسان و بقای جامعه ضروریاند. در چنین
نهادهایی اعضای جدید جامعه تولد یافته، تربیت شده و ضروریات حیات زندگی
برقرار و حفظ میگردد. در نهادهای اصلی سیستمهای هنجارمند جامعه وظایف فوق
را به خوبی بر عهده میگیرند. مبنای پیدایش نهادهای اصلی جامعه را پنج
كاركرد تشكیل میدهند كه عبارتند از:
الف) تولید نسل و تعیین خویشاوند
ب) تربیت اعضای جدید و انتقال فرهنگ از نسلی به نسل دیگر
ج) تولید و توزیع كالاها و خدمات
د) تدارك برای استفاده مشروع از قدرت برای استقرار نظام اجتماعی
ه) رابطه انسان با ماورای طبیعت
هر
یك از این نهادها شیوه منطقی برای برآوردن یك نیاز عمومی جامعه است.
نهادها با ساختها، روابط، هنجارها و شیوههای رفتاری خاص خود ضمن برآوردن
این نیازها به ایجاد و حفظ نظم و ثبات اجتماعی مدد میرساند. نهادهایی كه
این وظایف را به عهده دارند عبارتند از:
الف- خانواده
ب- آموزش و پرورش
ج- اقتصاد
د- حكومت
ه- دین
هر نهاد اجتماعی دارای یك سری كاركرد، پایگاه و نهاد فرعی است؛ برای مثال
نهاد اجتماعی دین از نظر جامعهشناسان دارای كاركردهای ایمان، آرامش ذهن و
روحیهكاری و پایگاهش در روحانیون، كشیشها و راهبهها است. نهادهای
فرعیای كه زیر مجموعه نهاد اجتماعی دین هستند به عنوان مثال فرقهها،
اوقاف، نماز جمعهها و... میباشند. مظاهر خارجی نهاد دین هم مكانهایی چون
مسجدها، كلیساها و زیارتگاهها هستند. همچنین نهاد اجتماعی آموزش و پرورش
دارای كاركردهایی چون آموزش، اجتماعی كردن و شناخت میباشد، این نهاد
پایگاهی چون معلّم، محصّل، مدرسه، دانشكده و.... دارد. نهادهای فرعی آموزش و
پرورش شورای مدرسه، برنامهرسی، انتشارات و... بوده و مظاهر خارجی آن
دانشكده، كتاب، مدرك و.... هستند.
2- نهادهای فرعی و موقتی؛
كه نهادهای عام و دومّین نیز نامیده میشوند و به نیازهای درجه دوم انسان
پاسخ میدهند لذا عمومیت و ضرورت جهانی ندارند، مانند نهاد تجاری، تفریحی و
ورزشی و....
از آنجا كه این نهادها از شاخههای نهادهای نخستین به شمار میروند، به
نهادهای ثانوی یا دومین معروفند و چون بر حسب نیاز جوامع به وجود میآیند،
با گسترش جوامع گستردهتر و فراوانتر خواهند شد.
در جوامع ساده و كوچك و همچنین جوامع اولیه و ابتدایی نیازی به تعدد
نهادها نیست زیرا خانواده در این نوع جوامع به تنهایی حائز نقشهای بسیار
گوناگونی بوده است، هم نقش نسبی یعنی تولید مثل را بر عهده داشت و هم
انتقال دهندۀ میراث فرهنگی به نسل بعد و هم دارای ابعاد نظامی، سیاسی و
حتّی دینی بود امّا با پیشرفت جوامع، بسیاری از نقشهای خانواده همچون
تربیت و یا آموزش دینی بر عهدۀ سایر نهادها قرار گرفت. در جامعه پیشرفته،
تنوع نهادها به گونهای است كه بین سطوح و اركان جامعه، موجب تمایز كاركردی
شده است.
فرق بین نهاد و سازمان:
فرق اساسی بین نهاد و سازمان آن است كه نهادها در روند تحولات جامعه و
كاركرد آن به وجود میآیند و فرد، مقام یا دولت در پیدایش آن دخالت ندارد،
به عبارت دیگر نهادهای اجتماعی از پیش طرحریزی شده نیستند. در حالی كه
سازمانها یا نظامهای اداری و آموزشی را مسئولین، معتمدین، مدیران،
سرمایهگذاران، دولتها و... طرحریزی كرده و سازمان میدهند. نهاد نوعی
رابطه است كه جنبه عینی آن خیلی كم است و فقط در رابطه با سازمانها جنبه
عینی پیدا میكند. در حالی كه سازمان در چارچوب تشكیلات، وسایل، ابزار و
عوامل انسانی شاغل در آن، قابل رؤیت است.
+ نوشته شده در دوشنبه هشتم آبان ۱۳۹۱ ساعت 19:9 توسط میثم جوانمیری
|