به‌طور كلی «بین ویژگی‌های جمعیتی، شغلی و اجتماعی از یک سو و ترکیب و ساختار بیماری‌ها از سوی دیگر ارتباط وجود دارد. نوزادان و کودکان در سنین پایین، اشخاص بالغ و میانسال، پیران و سالخوردگان، زنان در سنین باروری و در حال بارداری، شاغلان در مشاغل مختلف دستی، ماشینی، ذهنی و ... هر یک مستعد مبتلاشدن به بیماری‌های کم و بیش خاص خود هستند و بالاخره وضع محیط زیست و ساختار فرهنگی نحوه معیشت و عادات و رسوم تغذیه نیز در ترکیب بیماری‌های رایج در جمعیت مؤثر است.»[1]
 
بیماری‌های ناشی از رشد جمعیت
رشد جمعیت، دارای اثری خاص در بیماری‌زایی و انتقال امراض مختلف است كه این اثر در گذشته‌ها به علت فقدان بهداشت و نیز وجود عامل‌های جمعیت‌زدای دیگری چون قحطی و جنگ‌ها و مرگ‌ومیرهای كودكان،‌ تا حدودی مهار می‌شده است. در دوران رشد شهرنشینی نیز كه یكی از عوامل اساسی در رشد جمعیت و كلیه تبعات اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی آن است، شهر قبل از انقلاب صنعتی از منظر رفاهی و اقتصادی و بهداشتی دارای سطح بسیار نازلی بوده است. «شهر قرن نوزدهم در واقع همانند یك زاغه بزرگ بود. تفكیك محله‌ها از هم هنوز پدید نیامده بود. مهاجرین شهری اتاق‌هایی در خانه‌ها اجاره می‌كردند و به طور متوسط در هر اتاق بین 3 تا 8 نفر در سنین مختلف زندگی می‌كردند و اتاق‌ها فاقد نور و هوای كافی بودند. شهرداری هنوز به شكل امروزی وجود نداشت. زباله در خیابان‌ها انباشته می‌شد و تنها وسیله برای جمع‌آوری آن استفاده از خوك بود. تجمع كثافت بیماری‌های واگیردار مانند تیفوس،‌ سل، آبله، ‌سیاه‌سرفه و بیماری‌های ناشی از كمبود آفتاب را شیوع می‌داد. از طرف دیگر آلودگی‌ هوا به علت گازهای سمی كه كارخانه‌ها تولید می‌كردند باعث بیماری سرطان و بیماری‌های كشنده دیگر می‌گردید.»[2]
از دیگر بیماری‌های مهم ناشی از رشد جمعیت، ‌انواع امراض ناشی از سوء تغذیه است. گزارش سازمان ملل تحت عنوان "وضعیت جهان در سال 1990"، معتقد است رشد بی‌رویه جمعیت به‌عنوان یک فاجعه‌ای برای نوع بشر، مسایل و دشواری‌های مختلفی در زمینه سلامت انسانی چون سوء تغذیه، اعتیاد و عدم رعایت بهداشت را در پی دارد به نحوی که هم‌اکنون دامنگیر بسیاری از ساکنان این کره خاکی شده است.[3]
 
رشد جمعیت در اثر كنترل بیماری‌های مسری و مهلك[4]
كنترل بیماری‌ها به طور بی‌سابقه‌ای موجب رشد جمعیت در جهان شده است.[5] به‌عنوان مثال، افزایش سریع جمعیت در کشورهای کم‌توسعه پدیده جدیدی است و از نیمه قرن بیستم به این سو، خود را نشان می‌دهد. علت اصلی این پدیده را نیز باید در کاهش مرگ‌ومیر در این کشورها جستجو کرد. و نسبت دادن افزایش جمعیت در این کشورها به افزایش زاد و ولد (در مقایسه با گذشته) اشتباه است؛ زیرا «این پدیده به طور عمده نتیجه گسترش نسبی بهداشت عمومی و افزایش امکان استفاده از برخی دستاوردهای علم پزشکی (ازجمله کاهش قابل ملاحظه بیماری‌های مسری مهلک) در این کشورهاست.» چون در این کشورها میزان زاد و ولد تا نیمه دوم قرن بیستم تقریباً ثابت باقی مانده بود و از آن به بعد اندکی افزایش یافت (این افزایش معلول بهبود بهداشت دوران بارداری و کاهش مرگ‌ومیرهای این دوران بود). از نیمه دوم قرن بیستم، مرگ‌ومیر در این کشورها به‌شدت کاهش یافته و شکاف فزاینده بین این دو روند، موجبات افزایش سریع جمعیت این کشورها را طی نیمه دوم قرن بیستم فراهم آورده است.
              
كنترل جمعیت و بیماری‌های نوین!
امروزه كه جمعیت كشورهای توسعه‌یافته كنترل شده است، جمعیت‌شناسان با پدیده‌هایی جدید از ناسلامتی روبرو هستند. علت این مسأله این است كه «چنانچه برنامه‌های هماهنگ توسعه و خدمات تنظیم خانواده آثار خود را آشکار سازد با افزایش امید به زندگی، تغییر در ترکیب سنی جمعیت و افزایش سالمندان، جلوه‌های دیگری از رابطه جمعیت و سلامت جامعه آشکار می‌شود که غالباً به شکل بیماری‌های غیر واگیر و مزمن (ناراحتی‌های قلبی و عروقی، سرطان‌ها و بیماری‌های تغذیه‌ای مثل دیابت) و اختلالات تغذیه‌ای، به طور عمده به شکل فربهی و پرخوری، ظاهر می‌شود.»[6]
این در حالی است که انتظار می‌‌رود مرگ‌ومیر ناشی از استعمال دخانیات در کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه، به‌ویژه با توجه به افزایش تعداد زنان جوان مصرف‌کننده دخانیات در کشورهای توسعه‌یافته، افزایش یابد. فیلیپس و دیگران اشاره کرده‌اند که 38 درصد مرگ‌ومیرها در کشورهای در حال توسعه مربوط به کودکان زیر پنج و 26 درصد مربوط به افراد 15-59 ساله است. در حالی‌که در بسیاری از کشورها جمعیت بزرگسال سریع‌تر از جمعیت عمومی رو به افزایش است، بنابراین اهمیت مرگ‌ومیر بزرگسالان افزایش خواهد یافت. در نتیجه، تلاش برای سلامتی بزرگسالان سهم عمده‌ای از منابع مربوط به مراقبت‌های بهداشتی را به خود اختصاص خواهد داد.
مسئله عمده‌ای که در حال حاضر امید به زندگی را تهدید می‌کند بیماری ایدز است که هزینه و بار سنگینی را بر دوش خدمات بهداشتی و خانواده‌ها تحمیل می‌کند. مرگ‌ومیر ناشی از ایدز در افریقا، به‌ویژه در گروه سنی 20-45 سال، در بالاترین حد است، به گونه‌ای که این بیماری، نسلی از افراد یتیم را به وجود آورده است.[7]


[1]. تقوی، نعمت‌الله؛ مبانی جمعیت‌شناسی، تبریز، جامعه‌پژوه و دانیال، 1383، چاپ هفتم، ص6-5.
[2]. ممتاز، فریده؛ جامعه‌شناسی شهر، تهران، شركت سهامی انتشار، 1389، چاپ پنجم، ص47.
[3]. ستوده، هدایت‌الله؛ آسیب‌شناسی اجتماعی (جامعه‌شناسی انحرافات)، تهران، آوای نور، 1387، چاپ نوزدهم، ص67-66.
[4]. ساعی، احمد؛ مسایل سیاسی-اقتصادی جهان سوم، تهران، سمت، 1385، چاپ هشتم، ص83-81.
[5]. كوئن، بروس؛ مبانی جامعه‌شناسی، غلام‌عباس توسلی و رضا فاضل، تهران، سمت، 1388، چاپ بیست و دوم، ص342.
[6]. زارع، بیژن؛ مبانی جمعیت‌شناسی اقتصادی و اجتماعی، تبریز، سمت، 1389، چاپ چهارم، ص18-17.
[7]. همان، ص5-4.